پیرایشگاه تولا ، فرنوش رافعی
موقعیت: ایران، اصفهان، خیابان میرمعمار مسئول: فرنوش رافعی
طراحی و دکوراسیون داخلی: فرنوش رافعی
کارفرما: محمد تولا
مساحت زیربنا: 5/12 متر مربع
عکس: نگار صدیقی
اتمام پروژه: 1396
کاربری بنا با ذکر جزئیات
پیرایشگاه مردانه با ساعات کاری از 9 صبح تا 11 شب (شامل 4 صندلی پیرایش، عرصهی آمادهسازی و شستوشوی مو، عرصهی انتظار، عرصهی خدمات)
کارفرما با حفظ کاربری زمین خود به منظور رفع مشکلات عملکردی پیرایشگاه و استفادهی بهینهتر از فضای محدود کار جهت بازسازی به دفتر ما مراجعه کرد.
محدودهی مداخلات
فضای داخلی، نما، تأسیسات الکتریکی و مکانیکی
مهم ترین ارزشهای بنای موجود
بنا به لحاظ ساختاری مکعبمستطیلی ساده با کشیدگی عمود بر راستای پیاده رو است. از طرفی واقع شدن پروژه در خیابان میر اصفهان با تعدد حضور دیگر هم صنفانِ رقیب تهدیدی بالقوه برای کارفرما به حساب می آمد، که می خواست مغازهاش هرچه بیشتر به چشم بیاید. از این رو، برای طراحی بدنهی شهری پیرایشگاه، سعی شد اتفاقات و ایدههای داخلی از لحاظ کالبدی و بصری به طریقی راه خود را به سمت بیرون و نما باز کنند، تا ضمن حفظ یکپارچگی فضا، دعوتکننده و درعین حال برای مخاطب جذاب باشد.
نوآوریها و مزایای پروژه
• یک پیرایشگاه در درجهی اول باید خود نماد پیراستگی و نظم و ترتیب باشد. از جملهی این نمودهای پیراستگی در پروژه میتوان به در نظر گرفتن فضاهای اختصاصی برای هریک از ابزار کوچک و بزرگ (از یک قیچی ساده گرفته تا وسایل الکتریکی و تأسیسات) اشاره کرد.
• استفاده از تکنولوژی در این پروژه از یکسو به عنوان عاملی در جهت جبران محدودیت فضا از طریق حذف جارو و خاکانداز و جایگزینی جارو برقی مرکزی، و از سوی دیگر به عنوان عاملی در راستای کاهش تداخل عملکردها و افراد با قرار دادن دوربینهایی پشت هر صندلی و السیدیهایی مقابل مشتری که به وی امکان میدهد که در طی فرآیند پیرایش هر لحظه بتواند پشت سر خود را ببیند، دیده میشود.
• از دیگر مزایای پروژه می توان به مبلمان انتظار طراحی شده در جدارهی دیوارها اشاره کرد، که موجب گشایش بیشتر فضا شده و مخاطب را به ماندن بیشتر در محیط دعوت می کند.
وضعیت بنا قبل از بازسازی
عدم تفکیک درست عملکردها، عدم شناخت الگوی رفتاری کاربران و نبود محل اختصاصی مناسب برای هر وسیله و بینظمی آنها باعث شده بود تا محدودیت فضای پیرایشگاه تشدید شده و بیشتر به چشم بیاید. به طوری که کاربران (مشتریان و پیرایشگران) دائماً حداقل حریم عملکردی یکدیگر را تهدید کرده و فضای اصلی یعنی محل پیرایش را مهجورتر می ساختند. در کنار چیدمان نامناسب مبلمان و موارد ذکرشده، استفاده از رنگ تیره (مشکی) در جدارهها، سقف و کف باعث میشد تا نه تنها محیط از نظر بصری کوچک تر جلوه کند، بلکه نظافت آلودگیهای حاصل از پیرایش و جمع کردنِ موهای ریخته بر کف زمین نیز مورد غفلت قرار بگیرند. از نظر روشنایی، استفاده از نورهای متمرکز در ارتفاع چشم بیننده و نصب شده در نقاط نامناسب، علاوه بر خیرگی باعث می شد نور عمومی محیط کمتر به نظر برسد. موارد گفتهشده درنهایت کارفرما را واداشت تا با تغییر ساختاری مغازه اش به راهکاری دائمی برای حل مشکلات دست یابد.
ایدهی طراحی
• پروژه در دو مقیاس فضای داخلی و فضای شهری (بدنهی خیابان) با چالش روبهرو بود و می بایست در هر دو مقیاس رسالت خود را به عنوان یک پیرایشگاه ایفاء می کرد. در مقیاس داخلی، از یکسو با محدودیت فضای مغازه (5/2*5)، و از سوی دیگر با خواست کارفرما مبنی بر استفادهی حداکثری از مساحت موجود روبهرو بودیم . از این رو، برای پرهیز از شلوغی و تداخل عرصهها و عملکردها که تهدید بالقوهی پروژه محسوب می شد، ابتدا به معنای خود واژهی «پیرایش»، که همان کاستن اضافات و ساماندهی وضع موجود است، رجوع کردیم. پس با شناخت زمینهی طراحی و الگوهای رفتاری موجود، به تفکیک مشخص هریک از عملکردها پرداخته و سعی کردیم معماری فضا نیز در هر قسمت متناسب با این عملکردها شکل داده شود. دریک نگاه کلی بستر پیرایشگاه به دو عرصهی مشتری (مهمان) و پیرایشگر (میزبان) تقسیم شده است. سپس با توجه به سلسله مراتب استفاده از محیط توسط مشتری، این عرصهها به بخشهای ریزتر انتظار، خدمات، آماده سازی و شستوشو تقسیم و ساماندهی شدند، تا الگوی رفتاری کاربر با نقشهی رفتاری آن در پلان مطابقت نماید.
• از لحاظ فرمی نیز تارهای مو به عنوان کلیدواژهای که سوژه اصلی پیرایش است، دستاویزی شد تا به مثابه نخ تسبیح کلیهی اتفاقات و عملکردها را به یکدیگر پیوند زده و فضایی آراسته و یکپارچه را رقم بزنیم. ترجمهی معمارانهی این تارهای مو در نهایت به صورت حرکتی نرم و موجیشکل مجموعهای از مدولهای چوبی (فرم انتزاعی تارهای مو بر روی سر) که روی سقف گسترده و تا جداره کشیده و در امتداد نما نیز به خطوطی آراسته تبدیل می شوند، درآمد.
• اما در مقیاس شهری، از آنجا که پیرایشگاه در خیابان میر، با تعدد دیگر هم صنفان رقیب روبهرو بود، کارفرما میخواست تا هرچه بیشتر مغازهی خود را «خوانا» سازد، تا هم بتواند در میان رقبا بیشتر جلب توجه کرده، و هم بخشی از مهارت و اتفاقات داخل را در بیرون به معرض نمایش بگذارد. پس سعی شد اتفاقات و ایدههای داخلی از لحاظ کالبدی و بصری به طریقی راه خود را به سمت بیرون و نما باز کنند، تا ضمن حفظ یکپارچگی فضا، دعوتکننده و درعین حال برای مخاطب جذاب باشد.
• همچنین از نظر نورپردازی استفاده از ورقهای پلکسی در سقف باعث شده تا نور عمومی پیرایشگاه با حالتی یکنواخت و ملایم همهی فضا را روشن کند. که در کنار آن، برای کاربری اصلی پیرایش نورهایی متمرکز در بالای محل پیرایش در نظر گرفته شد.