بازسازی شعبه مرکزی برند ورزنو، دفتر معماری هشت، استودیو غفاری
موقعیت: ایران، اصفهان
معماران مسئول: ایمان هدایتی، محمد غفاری، شهاب احمدی
مدیر تیم طراحی: علی احمدی
تیم طراحی: نیلوفر محمدزاده، مهسا درچه ای، مونا اسدی، فرناز آگاهی
طراحی فاز ۲: مونا اسدی، مهسا درچهای
ارائه: مهسا درچهای، فرناز آگاهی
اجرا: حامد کرباسیون ، محمد شهریاری
سازه: محمد حیدری
کارفرما : مصطفی میرزابیگی، سهیل حسین زاده، حامد کرباسیون
عکس: محمد حسن اتفاق
اتمام پروژه: ۱۴۰۲
مهمترین وجه تمایز هر برند در بخشهایی است که لزوما دیده نمیشوند اما توسط مخاطب احساس میشوند. بلورها به عنوان اجزایی از سرامیک انکساری از اندیشه و آگاهی هستند. ترکیبی از شفافیت و جسارت که میتوانند وحدت و تکثر را در یک همزمانی دیالکتیکال ارائه کنند. این نگاهی بود که DNA برند سرامیک ورونزو بر اساس آن شکل گرفت.
پروژه بازسازی مجموعه چند عملکردی برند سرامیک ورونزو در اصفهان انکساری از یک منش فکری بود که در توسعه DNA این برند پیش گرفتیم تغییر الگویی که مبتنی بر نوع متمایزی از کیفیت ارائه خدمات به مشتریان بود.
پروژه در یکی از خیابان های شهر اصفهان به نام شیخ مفید قرار داشت. کارفرما پیشتر اجرای بازسازی را تا حدی پیش برده بود و زیرساختهای اولیه چون برخی از تاسیسات مکانیکی و آسانسور را اجرا کرده بود اما به دلیل این که در همین زمان، تجربه طراحی و بازسازی دفتر مرکزی تهران را با تیم ما داشت تصمیم گرفت تا همان ژنوم و زبان طراحی را در تمام شعب خود تزریق کند پس ادامه کار را به ما سپرد.
ارزش های موجود:
پروژه از دو جهت قابل ارزش بود، اول این که پروژه به عنوان شعبه ای از دفتر مرکزی باید همان زبان طراحی را در قامتی تجاری ارائه میکرد و دیگر اینکه این شعبه قرار بود در چند سطح عملکردهای متفاوتی را در ژنومی مشترک به مخاطبین ارائه کند. این دو دلیل استراتژیک باعث می شد تا نحوه برخورد با این پروژه سرمشقی برای شعب دیگر این برند باشد و این مورد، مسئولیت ما را در قبال پروژه بیشتر میکرد.
آسیب شناسی و چالش های پیشِ روی طرح:
مهمترین چالش های پیش روی طرح عبارت بودند از: ۱- وجود سه طبقه در یک کالبد واحد که قرار بود طبق پیشنهاد اولیه کاربریهای متنوع اداری، تجاری و عمومی داشته باشند ۲- چگونگی برخورد با تاسیسات و زیرساختهای اجرا شده توسط کارفرما 3- سیمای شهری(نما) ضعیف فروشگاه در حالی که خواسته کارفرما از ما فقط طراحی داخلی پروژه بود.
استراتژی های کلان طراحی:
پیامی که از مدیران این برند دریافت کردیم این بود که هدف ورونزو جابه جایی مرزهای چرخه خدمات از تولید تا ارائه به مخاطب و خدمات پس از فروش بود. پس تلاش کردیم تا با ترجمه این پیام به زبان معماری، مرزهای کلاسیک بین کف، دیوار و سقف را جا به جا کنیم و با اتصال فضاها و ایجاد در هم تنیدگی فضایی، سیتوپلاسمی سیال را برای حضور و تجربه مخاطب در پروژه تزریق نماییم.
تصمیم کلی ما برای طراحی فضا این بود که اولا زبان طراحی این پروژه به عنوان شعبه ای از برند مرکزی میبایست ارائه دهنده نوع تفکر برند و محصولی باشد که در آن ارائه میشود، همچنین پروژه میبایست ضمن دعوت مخاطبین به درون، تجربه ای از یک فضای چند سطحیِ چند عملکردی و در هم تنیده را به عنوان یک پیوستار منسجم به مخاطب ارائه کند.
فرآیند طراحی:
پیش بینی های فضایی و عملکردی:
فرآیند طراحی با تعیین حوزه های عملکردی و تقسیم فضا به سه سناریو اصلی آغاز شد. بخش بالایی به عملکرد اداری و مدیریتی مجموعه اختصاص یافت تا بتواند ضمن تعریف حریم، ارتباطی بدون مرز با بخش ورودی داشته باشد. مطابق با طرز تفکر برند و برخلاف دیدگاه رایج طبقه پایین را که مساحت قابل توجهی داشت به جای بخش فروش در اختیار فضای عمومی قرار دادیم تا پذیرای رویدادها، گفتمان بین طراحان و سازندگان و یک پاتوق برای اهل صنعت باشد و با در اختیار داشتن فضای کافه، اتمسفر و پیام متفاوتی از دیالوگ با مخاطبین را ارائه دهد. طبقه همکف به بخش گالری فروش سرامیک اختصاص یافت تا مشتریان بلافاصله با آن ارتباط داشته باشند. راه حل عملکردی مناسب در خصوص سریعترین حالت ممکن سناریوی فروش (انتخاب-سفارش) و احترام به مشتری مساله ای است که کارفرما از ابتدا به دنبال آن بود. پاسخ ما به این مساله دو جنبه متفاوت داشت. بخش اول مربوط به قرارگیری فضای نمایش محصول در هر لحظه در نزدیکترین فاصله به مخاطب بود تا ضمن پرهیز از استندهای کلیشه ای و شلوغ برای مخاطب که فرآیند نمایش را برای مخاطب زمان بر میساخت دسترسی سریعتری را به محصولات برای مخاطب فراهم میساخت. در بخش دیگر نیز مبلمانهایی طراحی شد که هم جایگاه نشیمن مشتری هستند و هم قسمتی برای نمایش کاتالوگها و راهنمای محصولات دارند. مبلمان وسط علاوه بر این در تعریف و جهت دادن به فضاهای گردش مشتری نیز نقش بسزایی دارد.
ادبیات طراحی فرم:
ابتدا سعی نمودیم عناصر زیرساختی اجرا شده را امتداد دهیم تا از تداوم آن ها بتوانیم اجزای عملکردی و زوائد بصری را در یک پیوستار، به عنوان بخشی از یک کل مشترک به کار گیریم. سپس تلاش کردیم تا با معاصر سازی ادبیات طراحی کالبد، الهام از ساختارهای سازنده سرامیک و استفاده از مورفولوژی کانی های متبلور شده، با ایجاد سطوح به هم پیوسته، ضمن پیوستگی معنایی فضا با محتوای ارائه شده اتصالی بدون مرز را در یک فضای چند سطحی ایجاد کنیم.
ارزش افزوده برای شهر:
شعار ورونزو نگاه به آینده و انکسار شفافیت و آگاهی است در بخش پایینی پروژه یک طبقه را به عنوان کاربری عمومی در اختیار شهر و فضای دیالوگ قرار دادیم تا پروژه بتواند در راستای سیاست های کلی برند نگاهی آگاهی بخش و آموزشی در راستای توسعه و مبتنی بر شهر و مردم داشته باشد . برگزاری رویدادهای آموزشی، گفتمان بین مردم و اهالی هنر و صنعت و هر جریان دیگر فزاینده ای که در راستای دیالوگ بین شهر و پروژه باشد موضوع عملکردی این فضاست.
توسعه محدوده مداخلات (طراحی نما):
خواسته اولیه کارفرما طراحی داخلی پروژه بود، اما ساماندهی داخلی به تنهایی نمیتوانست پاسخگوی اهمیت های یاد شده برای پروژه باشد پس ضمن مشورت با کارفرما تصمیم بر آن شد که حوزه مداخلات به نمای بیرونی پروژه نیز کشیده شود. ابتدا تلاش کردیم تا با ایجاد یک پوستهی پیوسته روی ناهنجاری های موجود (کولرها، لوله گاز و . .)، سیمای شهری پروژه را ساماندهی کنیم. در ادامه سعی نمودیم پیوندی ناگزیر بین پوسته بیرونی و فضای موجود در داخل پروژه برقرار سازیم. پس پوسته ی نما به داخل کشیده شد تا با اتصال به عناصر داخلی فضا، باعث دعوت کنندگی بیشتر به فروشگاه شود. ضمن این که این کار باعث میشد تا شخصیت واحدی در تجربه بیرونی و درونی به مخاطب عرضه شود.
اجرای طرح (مسائل و راه حل ها):
اجرای طرح چالشهای متفاوتی را به همراه داشت. دلیل چالشی بودن طرح این بود که اولا متریال مورد استفاده باید در سطوح بزرگ و یکپارچه اجرا میشد و ثانیا نیاز بود تا به دلیل قدیمی بودن ساختمان به لحاظ سازه ای در عین مقاوم سازی از متریالی سبک استفاده شود که همزمان مقاومت بالایی را برای تحمل اجناس و حتی در قسمت مبلمان، برای تحمل وزن مشتریان داشته باشد. پس تصمیم گرفتیم به جز بخش پله که سازه آن قبلا اجرا شده بود و در بخش بیرونی آن از ورق نازک فلزی استفاده کردیم بقیه طرح را با گچبرک و صفحات پارچه کشسان پیش ببریم تا حداکثر جزئیات با حداقل وزن به سازه پیاده سازی شود. در بخش مبلمان نیز از صفحات MDF خام و رنگ پلی اورتان استفاده شد تا ضمن هماهنگی با بخش های دیگر قابلیت جابه جایی داشته باشد. در قسمت نورپردازی میز از چراغ های پرژکتوری داون لایت استفاده کردیم تا ضمن پرتاب نور روی محصولات برای مخاطب خیرگی ایجاد نکنند.