خانه الهیه | مهندسان مشاور معمار نقش ازل
موقعیت: ایران ، تهران ، الهیه
معمار: هادی ندیمی
مساحت زمین: ۴۵۰ مترمربع
سال: ۱۳۸۲-۱۳۸۰
عکس: محمد حسن اتفاق، روح االله موحدی
خانهٔ الهیه محل زندگی سه خانواده از یک فامیل است، پدر و دو نفر از پسران. این خانواده قبلاً نیز در ساختمانی از همین طراح و در ییلاقات کرج، ساکن بودند. بدین جهت، طراح پروژه از بدو تصمیم خانوادهٔ کارفرما برای بازگشت به تهران و انتخاب و خرید زمین در کنار کارفرما حضور داشت.
نتیجهٔ همکاری طراح در این مرحله، تهیهٔ دو پیشطرح روی دو زمین دیگر برای کارفرما بود. در یکی از این موارد که زمینی به مساحت دو هزار متر مربع در محلهٔ سعادت آباد بود؛ طراحی جلوتر رفته و طرحی متشکل از مجموعهای در هم تنیده از چند خانه با حیاطهای مرکزی، متناسب با نیازهای ساکنین طراحی گردید. نهایتاٌ زمین فعلی در محلهٔ الهیه تهران و بر روی تپهای مشرف به باغ سفارت ترکیه -زمین کوچکی به مساحت تقریبی ۴۵۰ مترمربع- انتخاب گردید که بعداً مشخص شد در عمق حدود پنج متری آن، رشته قنات دایر پرآبی به سمت باغ سفارت در جریان است. (با وجود اینکه متاسفانه هیچ قانونی جهت حفظ قنوات تهران وجود ندارد، به جهت حفظ محیط زیست، حفاظت از این قنات به عنوان یک اصل، در تمام مراحل کار مد نظر قرارگرفت.)
با توجه به نیازهای کارفرما و تعداد طبقات مجاز، نهایتا برنامهٔ فضایی ساختمان به ترتیب زیر طراحی شد:
طبقهٔ اول: حسینیهای با دو ورودی مجزا برای برگزاری مراسم مذهبی خانواده، که بعدها و درجریان بازسازی بنا تبدیل به دو واحد مسکونی مجزا گردید؛ طبقهٔ دوم: تک واحد کارفرما؛ طبقهٔ سوم و چهارم: دو واحد دوبلکس برای پسران خانواده. بر روی بام نیز با دورنمای باغ پایین دست، فضایی مناسب گردهمایی و میهمانی در نظر گرفته شد.
فضاهای جنبی و خدماتی بنا نیز به این ترتیب جانمایی شدند: پارکینگ و اتاق سرایدار در طبقهٔ همکف؛ مجموعهٔ استخر و فضاهای خدماتی در زیرزمین اول؛ موتورخانه و فضاهای تاسیساتی استخر بعلاوهٔ کانالهای آدم رو -حاوی زهکشها و جویهای هدایت آبهای زیر زمینی به سمت قنات- در زیرزمین دوم.
بر اساس قوانین شهرداری سطح اشغال این بنا مربعی تقریبی به ابعاد ۱۵ در ۱۵ متر بود که با توجه به ارتفاع بنا، مکعبی به بعد ۱۵ متر را تشکیل میداد. این حجم از سمت غرب به کوچه، از جنوب به حیاط و از شمال به حیاط همسایه رو میکرد و از سمت شرق نیز همجوار با ساختمان همسایه بود. ملاحظات دید و نور متفاوت هر یک از نماها همزمان با ملاحظات فضای داخلی، ایدههای اصلی نما را شکل دادند. نمای سمت کوچه به اعتباری «نمای بیرونی» بناست، نورگیری از غرب نیز اقتضای حداقل بازشو را دارد و از سویی دیگر ورودی اصلی بنا در این نما قرار میگیرد. جمع این ملاحظات با توجه به شأن خاص «ورود به بنا» در معماری ایرانی، طرح نمای غربی و سر در را شکل داد. از سوی دیگر نمای سمت حیاط «نمای درونی» بنا است، رو به جنوب و مطلوبترین جهت نورگیری قرار دارد و در پس آن نیز فضاهای اصلی داخلی با نیاز به فضای نیمباز قرارگرفتهاند؛ همهٔ این ملاحظات ایجاب میکرد تا در این نما حداکثر بازشوها در نظامی چند لایه تعبیه گردد.
نظر به مسکونی بودن بنا، جهت تقویت حس آرامش و انس ساکنین با بنا، مصالح نما نیز از میان مصالح «مأنوس» فرهنگ ایرانی انتخاب گردید: آجر، گچ، چوب و شیشههای رنگی. آجر دست ساز سفارشی که پس از پخت چندین نمونه و به دست آوردن بافت و رنگ مطلوب مختص عمارت الهیه تولید شد؛ گچ با فرآروی و تکنیک استفادهء خاص که آنرا مناسب استفادهء بدون رنگ در نمای ساختمان میکرد و چوب درخت چنار که با وسواس خاصی از حومهٔ اصفهان انتخاب، خریداری و تحت شرایط خاصی خشک و فرآوری شده بود.
شیشههای رنگی نیز در رنگهای لاجوردی، زرد، سرخ و سبز به صورت سفارشی از بلژیک وارد شده و در سه ترکیب رنگ متفاوت متناسب با جهت هر نما، در حاشیهٔ شیشههای بیرنگ متن، به کار گرفته شدند. استفاده محدود و به جا از شیشهٔ رنگی، علاوه بر اثرات مطلوبی که در فضاهایی داخلی ایجاد میکرد، نقشی کلیدی در ایجاد «طعم فرهنگ ایرانی» در بنا داشت و علاوه بر افزودن رنگ و شادابی به نمای روز بنا، تجلی بسیار لطیف و زیبایی در نمای شبانگاهی خانهٔ الهیه مییافت.
در سمت شمالی حجم، نمای پشتی رو به حیاط همسایه قرارگرفته و از داخل، جدارهٔ حیاط خلوت بناست. این فضا برای دریافت بیشترین نور و ایجاد فضایی دلباز، به صورت نورگیری بزرگ و یکپارچه طراحی شده که راهپله سبک و آسانسور هیدرولیک شیشهای، در میان آن معلق به نظر میرسند. بر اساس قوانین وقت شهرداری و با وجود عقب نشینی پنجره ها از لبهٔ زمین، امکان داشتن نور و دید به حیاط ملک شمالی از این سمت مقدور بود، ولی به جهت رعایت حقوق همسایه و نیز رعایت مستوری و خلوت این فضا، کل جبههٔ شمالی در چهار طبقه با مشبک سیمانی سفید پوشانده شد که در پازلی خیال انگیز، نور و سبزی مبهم درختانِ پشتِ خود را به حیاط خلوت میآورد؛ خرپشته و سقف تمام شیشهای با سازهٔ کابلی نیز، لفاف این فضا را تکمیل نمود. نتیجه، ایجاد فضایی لطیف، مستور و نورانی است که مقدمهٔ ورود به واحدهای مسکونیِ بنا شده است.
کارهای چوبی خانهٔ الهیه که بخش بزرگی از هویت معماری بنا را شکل دادهاند، توسط یکی از مجربترین نجاران، با سابقهٔ طولانی در ساخت و مرمت آثار تاریخی مانند کاخها و کوشکها ساخته شد. ارسیهای نما که برای اولین بار با طراحی جزئیات خاصی، به صورت “تک لایه” ساخته شده اند، از نظر ارتفاع ۷ متری خود نیز بسیار کم نظیرند. برای ساخت چنین ارسیهایی چالشهای فراوانی پیش روی طراح و مجری قرار داشت. مهمترین آنها امکان تغییر شکل (تاب برداشتن و پیچیدن) ستونها بود. انتخاب چوب با دوام و زیبای چنار و پروسهٔ خشک کردن و فرآوری خاص آن، کمک میکرد تا ستونهای اصلی -که هر یک در مقطع از چهار قطعه چوب چنار و یک قطعه چوب روسی تشکیل شده اند- از آسیبهای ذکر شده مصون بمانند. جزئیات استفاده شده و ترتیب خاص قرارگیری قطعات چوب در کنار هم، که براساس جهت “حلقه های رشدِ” چوب طراحی شد، تکمیل کنندهء راه حل این مشکل بود. به ترتیبی که امروز پس از ده سال قرارداشتن در معرض بارش و آفتاب، کوچکترین نشانی از پیچش و تاب برداشتن در ارسیها دیده نمی شود.
در خانهٔ الهیه به جهت ایجاد فضایی گرم و دلنشین، استفاده از چوب علاوه بر نمای خارجی در فضاهای داخلی نیز نمود گستردهای دارد: درها و پنجرها و پلکان داخلی، نرده ها؛ محفظه و دریچهء فن کویلها؛ ویترینهای دو طرفه از چوب و شیشه که در بخشهای مختلف خانه نقش جداکننده (پارتیشن) را ایفا میکنند؛ کف پوش مهمانخانه و نیز مبلمان طراحی شدهء واحد کارفرما (به سبک معروف به شاه عباسی)، همگی با طرحی متناسب با کلیت پروژه و از چوب ساخته شده اند. روند ساخت این اجزا به این صورت بود که پس از ترسیم نقشهها به مقیاسهای یک دهم، یک پنجم و گاهی یک به یک، نمونهٔ اولیهای از چوب روسی ساخته شده و در کارگاه نجاری طبق نظر طراح اصلاح میشد، سپس نمونه اصلاح شده در محل اصلی نصب شده و به اصطلاح «پرو» میگردید. در این مرحله اصلاحات نهایی اعمال شده و کار تولید هر تیپ از کارها با چوب چنار آغاز میشد.
ایجاد وحدت و آرامش در خانهء الهیه مدیون وجود هماهنگی از کلیات پلان تا تک تک جزئیات طرح است. بدین منظور کار طراحی جزئیات تا طراحی مبلمان و عناصر تزئینی فلزی نیز پیش رفت. از چراغها و لوسترها و عناصر تزئینی درها (مانند کلون و گل میخ) تا قرنیزها و درپوشهای نرده و شومینهٔ مهمانخانهء از مس؛ از طراحی بافت و چیدمان سرامیکهای کف و بدنهٔ استخر تا نورگیرهای تمام شیشهایِ بام، همه و همه متناسب با روح حاکم بر پروژه طراحی شدند.
سازماندهی فضاهای داخلی خانه نیز مناسب نحوهٔ زندگی ساکنین طراحی گردید؛ از آنجا که کارفرما بزرگ خاندان و منزل وی محل تجمع اعضای خانواده بود، فضای جمعی به عنوان مرکز و قلب خانه در نظر گرفته شد، این تصمیم مهمانخانه را تبدیل به فضایی با شکوه و با ارتباط مناسب با همهء خانه نمود. مرکزیتی که یادآور حیاط در معماری ایرانی است و با «قاب»هایی مشابه پنجرههای گرداگرد حیاط، از اطراف خود جدا شده است. در این مرکز، فضایی چند عملکردی مانند یک «غلام گردش» دور می زند. این فضا که اتصال دهندهء فضاهای زندگیِ خانه به یکدیگر است، در هر جهت متناسب با کاربریهای مجاور و محل قرارگیری، اطوار و تجلیهای مختلف یافته است: در میانهٔ سمت جنوب وسعت یافته و تبدیل به نشمین خصوصی شده و در گوشه ها مسیر ارتباط با دو اتاق خواب است؛ از سمت غرب با گشایش اندکی مشرف به سردر اصلی بنا، فضایِ نورانیِ رنگین و زیبایی ساخته که علاوه بر آنکه منظر و نورگیر اصلی مهمانخانه است، مسیر ارتباط آشپزخانه و دیگر فضاهای خانه را شکل میدهد؛ در سمت شمال نیز این فضا تبدیل به ورودی واحد شده و رختکن و مسیر ارتباط با سرویس بهداشتی مهمان را ایجاد کرده و از سمت دیگر به طرف آشپزخانه میرود؛ مرز غربی غلام گردش و مهمانخانه هم که بر خلاف جهات دیگر کاملا بسته بوده و از طریق قابهای گچی و ویترینهای دوطرفهٔ شیشهای دیدی به مهمانخانه ندارد ، مسیریست که علاوه بر متصل کردن اتاق خواب سوم با نشمین خصوصی، حمام و سرویسهای بهداشتی را در خود جای داده است