هاستل روبرو ، ساناز خداداد، مهران عارفیان
موقعیت: ایران، تهران، میدان بهارستان، ابتدای خیابان صفی علیشاه، بنبست مولا، پلاک 3
معماران اصلی: ساناز خداداد، مهران عارفیان
تیم طراحی: ساناز خداداد، مهران عارفیان، کیمیا معتمدی، میثم خاوری
مدیر اجرایی: کیمیا معتمدی
تیم اجرایی: کیمیا معتمدی، میثم خاوری، بابک عباسی
گرافیک و گرافیک محیطی: میثم خاوری
کارفرما: مهمانپذیر (هاستل) روبرو
مساحت زمین: 298 متر مربع
مساحت زیربنا: 303 متر مربع
عکس: ساناز خداداد، خشایار رحیمی
اتمام پروژه: 1399

بیانیهی طراحی
دیواری بر دیواری افزوده میشود و خطی میان چیزی کشیده میشود. حال ما دو چیز هستیم. در دو جا، در دو زمان و باز دیواری بر دیواری، خطی بر خطی. ما در میان مرزها زندگی میکنیم. مرزهای خانههایمان، شهرها، کشورها، ذهنها و زمان. مرزها تکثیر میشوند. تجسد مییابند، خراب میشوند و باز هستند. هاستل روبرو در میان مرزها ایستاده است و مرزها را عمیق میکند تا راهی میان هر دو سو یا چند سوی مانده اطراف مرز پیدا کند و آدمها را به هم و زمانها را به هم و آدمها و زمانها را به یکدیگر متصل کند.
روبرو شدن با این بنا، تنها روبرو شدن با یک ساختمان قدیمی نیست، روبرو شدن با زمان، شهر، خود و جهان است. یک ابر ارتباطی که معماری را بستری میکند برای آنکه میان آدمها در تمام جهان راهی باز کند برای تعامل. در هاستل روبرو مرزها، دریچهاند. خود برای تعیّن، نیازمند گفتمان میان معماری و آدمها هستند و خانه خود یک امکان است برای تولید روایتی معاصر. روایت هاستل روبرو، روایت پیشروندهی خانه و آدمهائیست که فارغ از مرزها به واسطهی خرده روایتهایی که در بنا میگذارند به هم متصل میشوند. فضا در خود بسط مییابد و در خود به عمق میرود و ارتباط میزاید.
هاســتل روبــرو در روح، کالبــد و جزئیات خـود تلاش میکند تا روایتی معاصـر از مفهـوم بنیادیـن ارتبـاط در معمـاری ایرانـی باشد. خـارج از عـرف تقسـیمبنـدیهـای کاربـریمآب ُمـدرن، پاسـخ سـیالی اسـت بـه بسـط کیفیتهـای متنـوع در فضـا. مرزهای پویا و جزئیات بنا بستری فراهم میکند برای ارتباطی دیگرگون. اتصـال بـه دنیایـی دیگـر، زمانـی دیگـر و فضایـی دیگـر.
روایت جدید هاستل روبرو، روایت آدمهای جهان است که پشت مرزهای زمین و زمان و عقیده راهی را برای ارتباط میجورند. یک سنتز جدید از گفتمان میان دو سوی مرز به سمت عمیق شدن مرز. کم رنگ شدنِ مرزها. تقابلی میان مرزهای نور و مرزهای سنگ. هاستل روبرو بیش از آنکه یک اقامتگاه باشد «رزونانس» صداهایی است که فراتر از مرزها را میخواند و فرهنگ و هنر را نخ اتصالی قرار داده است میان دو سوی مرزها. یک رویکرد فرهنگی به زیستن موقت در یک شهر و ایستادن در سیطره فرهنگ.
انعطاف و اتصال؛ مرزهای عمیق
ارتباط از مفاهیم بسیط انسانی است. از آنها که بر میگردد به جنبههای ازلی و آغازین وجودی انسانها. معماری در مسیر رشد خود، از ساختمان فراتر میرود و به امکانی تبدیل میشود برای گسترش کیفیت. معماری ایرانی نمود شاخصی از بسط کیفیت در فضاست. کیفیتی که حاصل مجموعهای از ارتباطهاست. ارتباطهایی کالبدی و معنایی. هنگامی که از کیفیت ارتباط در کالبد معماری سخن میگوییم مرادمان ارتباط حداکثری نیست، بلکه حداکثر ارتباط معناداری است که بنا با یک یا چند کیفیت برقرار میکند. کیفیت بسط فضا، کیفیت ارتباط با فضای باز، کیفیت ارتباط با خانه، کیفیت خلوت، اجتماع، و فراتر از آن، کیفیات مفهومی، معنوی و هزاران کیفیت دانسته و نادانسته دیگر. بخشی از ارتباط میان معماری و کیفیت از طریق مرزها رخ میدهد. اینجاست که مرزها در معماری به نوعی عالیتری از پویایی دست مییابند. مرزهای عمیق. که مراد از آن طرف مرز نه آن سوی دیوار، که گاهی در جهانی دیگر، گاهی در مکانی دیگر و گاهی در زمان دیگر است. در اینجاست که مرزها در معماری، عمق مییابند و معماری را به سمت بی زمانی میبرند. بنا خود دریچهای میشود به دنیا یا دنیاهای دیگر. بنا را از بند نوستالژیهای مرسوم رها میسازد و زمان و مکان را در بنا جاری میسازد. هاستل روبرو در روح، کالبد و جزئیات خود، راوی معاصر مفهوم بنیادین ارتباط در معماری ایرانی است. خارج از عرف تقسیمبندیهای کاربری ماآب مُدرن، پاسخ سیالی است به بسط کیفیتهای متنوع در فضا. بنا مرزهای صلب خود را به پویایی رسانده است و در جزئیاتش، ارتباطی دیگرگونه را در مقابل مخاطبش میگذارد. اتصال به دنیایی دیگر، زمانی دیگر، مکانی دیگر و فضایی دیگر.
| هاســـتل |بهسازی، بازسازی، نوسازی و دمیدن روح نو در خانه|
روبرو شدن با بازسازی یک بنای قدیمی، بیش از آنکه بازسازی کالبد خانه باشد، کشف و آشکار کردن لایههای مختلف وجودی یک خانه است. قدمت خانه بیش از آنکه سن و سال گذشته بر خانه باشد، انباشت لایه های تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، شهری و عاطفی مانده در خانه است و بازسازی خانه زدودن زنگار و شفاف کردن همین لایهها در خانه و دمیدن روحی جدید در خانه است. روحی که از دل بر هم نگاشت همین لایهها میبایست بیرون بیاید و خانهی امروزی را نه در شروع و نه پایان یک مسیر که در میانهی یک مسیر در طول زمان قرار دهد. کار معماری گاهی خوانا کردن مسیر گذشته و پیش روست.
|بهسازی وضع موجود|
بنای قدیمی، حاصل سالها جرح و تعدیل آدمها، برای مناسبسازی بنا با سبک زندگی است. حاصل همزیستی مداوم انسان و معماری در سیطرهی فرهنگ. از همین سبب بخش بزرگی از کار احیای این خانه در حوزهی بهسازی صورت پذیرفت بگونهای که جدا از مرمت آسیبهای ناشی از گذشت زمان بر خانه، بسیاری از مصالح آسیب دیده در روند بازسازی و یا قسمتهایی از مصالح باقی مانده از ساختمان با چینشی مجدد، دوباره استفاده گردید. نمای ساختمان به عنوان چهره ساختمان به شهر بهسازی شده و قسمتهای آسیب دیدهی آن مورد مرمت قرار گرفت. بخش دیگری از بهسازی به کار رفته روند بازطراحی، باز استفاده از مصالح و مبلمانهای باقی مانده از ساختمان قدیمی بود. در جایها و جایگاههای مختلف قابهایی از گذشته خانه به یادگار نگاه داشته شده است، خواه کنجی از کاغذ دیوارهای اتاق، خواه کلید و پریزها قدیمی مانده و خواه کاشی و سرامیکهایی که با چینش مجدد در ساختار جدید معاصر شده اند و حیات جدیدی را آغاز نموندهاند.
|بازسازی|
تبدیل یک خانه، به یک هاستل، نیازمند ملاحظاتی است که این ملاحظات بیشتر خود را در افزایش فضاهای خدماتی و اجتماعی مجموعه نشان میدهد. برای همین منظور متناسب با ظرفیت بنا و نیاز بهرهبرداران نهایی کار، فضاهای خدماتی و اجتماعی مورد نیاز هاستل در طبقات اضافه گردید.
بخش دیگر تأثیرگذار در بازسازی این خانه، ایجاد ارتباط هدفمند میان فضاهای مختلف این مجموعه برای بهرهبرداری هر چه بیشتر و متنوعتر از مجموعه بوده است. این بخش از کار که متأثر از کانسپت کلی معماری بود، بخشی از جدارههای جداکننده را تحت تأثیر خود قرار داده است.
|الحاق|
یکی دیگر از بخشهای شکلگیری هاستل روبرو الحاق بخشی فرهنگی به کل مجموعه بود که فضایی را برای ایجاد یک رویداد مداوم در این فضای ایجاد میکند و در پویایی این مجموعه نقش بسزایی دارد. برای این منظور، ساختمان ضلع جنوبی که از نظر نیارشی دارای آسیبهای بیشتری بود انتخاب و در عین حفظ و مقاومسازی بخشی از ساختمان که محل کار و انبار شمرده میشد، با رعایت اصول مرمتی، بخشی به این مجموعه اضافه گردیده است که در عین کمک به ساختار سازهای ساختمان به جای مانده، پاسخگوی بخشی از نیازهای چند منظوره مجموعه نیز باشد. همچنین این بنا دارای یک زیرزمین (آب انبار) قدیمی بود که با ایجاد دسترسی به واسطه یک گودال باغچه در مقابلش، از این فضا نیز به عنوان یکی از فضاهای اقامتی احیا شده و به چرخه استفاده و بهرهبرداری بازگشت.
مرکز رویداد روبرو | هاستلی با رویکرد فرهنگی | مرکز تجربه، تولید و اشاعه
مرکز رویداد در این پروژه بخشی از تأثیری است که جریان فرهنگی غالب در پروژه در کالبد خود را متظاهر کرده است. هدف از ایجاد این مرکز نه یک تماشاخانه که ایجاد بستر و امکانی است چند منظوره برای تولید و اشاعه آثار هنری و فرهنگی. بسیاری از مهمانان این هاستل بنا به پیشنیه این گروه، از هنرمندان کشورهای مختلف میباشند که این فضا این امکان را ایجاد می کند تا این افراد علاوه بر تجربه زیست در فضا، به تولید نیز بپردازند و گفتمان فرهنگی میان خود و هاستل را واقعی تر کنند. این ساختمان قدیمی در ضلع جنوبی که پیشتر محل کار و طبابت مالک خانه محسوب می شده است و مدت ها متروک مانده بود، با مقاوم سازی بخشی از ساختمان موجود و الحاق بخشی جدید به عنوان این مرکزی چند منظوره برای رویداد جانی دوباره یافته است.
کیفیت خلوت، کیفیت اجتماع؛ بسط کیفیت حضـــور
کیفیت خلوت و کیفیت اجتماع بخش جداناشدنی معماری بخصوص در سنت معماری ایران است. این کیفیت نه یک ساماندهی فضایی، بلکه ایجاد شرایط برای ظهور خلوت و اجتماع در فضاست. در هاستل روبرو، تلاش شده است تا این کیفیت با ایجاد شرایطی متناسب با محیط فراهم شود.و حتی بُعد اجتماعی فضاهای خصوصی مانند روشویی ها از بعد خصوصی آن منفک شود و محلی گردد برای ایجاد یک ارتباط. کاربریهای خدماتی مانند لاندری و راهرو ها به بخشی از فضای اجتماعی مبدل گردد و در مقابل آن، گوشهها و کنج دوباره معنا و مفهوم خلوت را تداعی کند. جایی که بتوان در عین حضور در کنار دیگران خلوتی برای خود داشت.