نوع مقاله : مقالۀ پژوهشی
نویسندگان
- روزینا فرج اله زاده 1
- مجید صالحی نیا 2
1 دکتری معماری، دانشکدۀ معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اصفهان، ایران.
2 استادیار گروه معماری، دانشکدۀ معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اصفهان، ایران.
باغ نظر (ماهنامه)
دوره 18، شماره 102
آذر 1400
صفحه 82-69
بیان مسئله: مفهوم مکان به یکی از مهمترین مباحث معماری، طراحی شهری، معماری منظر و طراحی محیط تبدیل شده است. با این همه، عمدة این مطالعات متأثر از دوگانگی عینی-ذهنی بوده و مکان را بهعنوان امری ایستا و جدا از روابط و ساختارهای اجتماعی مورد مطالعه قرار دادهاند که به حوزههای ادراک فردی محدود شدهاند. این مسائل باعث شدهاند مطالعات مکان، رویکرد فروکاهنده پیدا کرده تا جایی که بعضاً مکان را تا یک فضای نوستالژیک تقلیل دادهاند.
روش پژوهش: در سالیان اخیر و با تغییر رهیافتی در حوزة فلسفه و جامعهشناسی فضا، چرایی آفرینش و تحول مکان نیز مورد بحث قرار گرفته است. این مقاله تلاش دارد در یک مطالعة کیفی با هدف پرداختن به چرایی تحول مکان، به کمک رهیافت پسکاوی، و با روش توصیفی تحلیلی و تحلیل محتوای کیفی، مطالعات پیشین مکان را دستهبندی کرده و با اتخاذ رویکرد انتقادی، مسئلههای اصلی (پروبلماتیک) این مطالعات را بررسی کند و سپس به بازتعریف مکان بپردازد.
هدف پژوهش: مطالعات مکان، بیشتر به چیستی مکان و چگونگی ادراک مکان و جنبههای کالبدی مکان یا جوانب ذهنی ادراک فردی پرداختهاند. این مقاله به دنبال پرداختن به چرایی آفرینش مکان و نحوة نمود ساختارهای اجتماعی در مکان است و تلاش دارد نقش کردار اجتماعی را در فرایند آفرینش مکان بررسی کند و مؤلفههای کردار اجتماعی را نیز تبیین کند.
نتیجهگیری: مکان، همزمان هم نمود عینی و دارای تعین کالبدی است و هم فرایند اقتصادی اجتماعی. علاوه بر سه مؤلفهای که اثباتگرایان برای مکان قائل هستند (فرم، عملکرد، معنا)، مکان دارای سه مؤلفهای است که میتواند ساختار اجتماعی را در خود هویدا کند: تفاوت، تقارب و تواتر. با این سه مؤلفه، مکان، تجلی کردار اجتماعی خواهد شد. مؤلفة تفاوت موجب اندرکنش اجتماعی، سرزندگی محیط و تقویت هویت جمعی میشود. با بودن مؤلفة تقارب، مکان واجد ارزش شده و گروههای مختلف به جای انزواگزینی و دور شدن از مرکز، پیرامون یک پدیده یا رخداد به گفتگو مینشینند و مرکزیت مکان را پدید میآورند. با بودن مؤلفة تواتر، مفهوم زمان در مکانها نمود پیدا میکند.
Redefining Place by Focusing on the Process of Creation and Explanation of Place Centrality
نویسندگان [English]
- Rozina Farajollahzadeh 1
- Majid Salehinia 2
Problem statement: ‘Place’ has been one of the most critical subjects of architecture, urban design, landscape architecture, and environmental design. However, most of the studies have been influenced by objective-subjective duality. Scholars have studied the place as a fixed issue separated from social structure and the place concept has been limited to the personal perceptual areas. These issues have led to a downward approach to place studies. In this regard, the place even has been reduced to a nostalgic space.
Research method: Recently and following the paradigm shift of social studies and philosophy, the reason for the creation and transformation of the place has been discussed. This qualitative research attempts to focus on the nature of place change through reproductive strategy. This article, using a retrospective approach, and with a descriptive-analytical method and qualitative content analysis, tries to categorize previous studies on the place in a qualitative study to address why the place is evolving. And by taking a critical approach, examine the main (problematic) issues of these studies and then redefine the place.
Research objective: Available studies on the place have usually addressed the quiddity of place, its perception, and the physical aspects, or the mental aspects of individual perception of the place. The current study examines the reasons “Why” place has been created and the manifestation of the social structures in place and studied the role of the social practice in creating place and explained the components of social practices.
Conclusion: The place simultaneously has objective manifestation, physical dimension, and social-economic process. In addition to the three mentioned aspects that usually are considered for the place by positivists (Form, function, meaning), the place also has three other aspects that could reveal social structure: difference, convergence, frequency. Through these components, the place would reflect social practices. Through difference, the place results in social interactions and contributes to vitality and improvement of the collective identity. By convergence, the place receives its value, and various groups get together regarding one specific event and goal rather than isolation and being away from the center, and create the place centrality. Through frequency, time could emerge in places.
بازتعریف مفهوم مکان با تأکید بر فرایند آفرینش و تبیین مرکزیت مکان اصل مقاله 1.32 MB
صاحب امتیاز: پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
مدیر مسئول: دکتر سید امیر منصوری
سردبیر: دکتر احمد پوراحمد
دوره انتشار: ماهنامه
شاپا چاپی: 1735-9635
شاپا الکترونیکی: 2251-7197