کافه رستوران کوپر ، دفتر معماری پیدا
موقعیت: ایران، مازندران، ساری، جادهی فرح آباد
معماران: فرداد زحمتکشراد، امیررضا ناصریفرد
تیم طراحی: فاطمه پوراسمائیل
طراحی و معماری داخلی: فرداد زحمتکشراد، امیررضا ناصریفرد
کارفرما: نوید پورکاظمی، نیما پورکاظمی
مجری: دفتر معماری پیدا
نورپردازی: بانی نور
مهندس تاسیسات: علی باباجانی
مهندس سازه: صنایع فلزی پولاد
مساحت زمین: 800 مترمربع
مساحت زیربنا: 280 مترمربع
عکس: استودیو دید
اتمام پروژه: 1397
جادهی دریا، نامش زیباست، به دل مینشیند، آنقدر که به محض شنیدن بدون آنکه چیزی ببینی، ذهن تصویری از جادهای رویایی، درگیر با طبیعت به سوی دریای بیکران تصور میکند. اما این تصویر خیالی فقط تا زمانی دوام میآورد که از میدان خزر شهرستان ساری چند کیلومتری به سمت شمال حرکت کنی. آثار طبیعت از بر اصلی جاده، به طور تقریبا کاملی حذف شده و به غیر از معدود زمینهای لب جادهای که به مرور زمان به تصرف درختان و طبیعت شمال شرق مازندران درآمدهاند (که معمولا یا تکلیف صاحب آنها مشخص نیست یا صاحب آنها، ارگانهای دولتی یا خصوصی هستند که هنوز برای ساخت و ساز دست به کار نشدهاند)، آثاری از درختان و طبیعت دیده نمیشود. پس رویایی هم نیست، چون چیزی برای رویاپردازی وجود ندارد، درصد زیادی از جاده را کارگاههای صنعتی و مصالحفروشیها و مابقی را رستورانها و کافههایی که بدون پیروی از نظامی مشخص در باب معماری و شهرسازی، در میان همسایگان صنعتی و تولیدی خود، بیرویه تکثیر شدهاند، تشکیل دادهاند.
از آنجاییکه جاده به دریا و منطقهی توریستی فرحآباد منتهی میشود، یکی از مقاصد محبوب شهروندان ساری برای هواخوریهای شبانه، کافهگردی و رستورانگردی است و از طرفی، معمولا در ایام تعطیل، پذیرای مسافرانی از سرتاسر کشور نیز هست. تعداد رستورانها و کافهها کم نیست، برخی دارای مراکز خرید و سرگرمی هم هستند. به غیر از چند مورد که میتوان تاملی در معماری و شیوهی ساخت آنان کرد، مابقی، ساختمانها و مراکز کالاگونهای هستند که سرتاسر جاده به چشم میخورند. به دلیل عدم سوگیری درست بناها از نگاه معماری و نبود پاسخی درست در جهت نیازهای موجود، بسیاری از آنها مورد استقبال قرار نمیگیرند و یا در مقطع بسیار کوتاهی رونق دارند و پس از مدتی، جای خود را به کسب و کاری جدید میدهند. این عدم ماندگاری که نبود تفکر معمارانه را فریاد میزند، بدون توجه به زمینه، طبیعت را نابود و حتی مشتری و بازار را هم از دست میدهد، حاصل توسعهی جادهی دریا در سالهای اخیر است. انگار تنها چیزی که باقی مانده است، همین نام دلنشین و البته آب و هوای مناسب منطقه است که هنوز تسلیم بشر و ساختههای بیرویهاش نشده است. حوالی کیلومتر ۱۴ جاده در ضلع غربی اتوبان، ساختمانی 6 طبقه به چشم میخورد که اواسط دههی ۹۰ شمسی در میان سیل ساخت و سازهای صرفا اقتصادی منطقه به عنوان مرکز تجاری-اداری لاویسان تاسیس شده بود. دسترسی ساختمان از جادهی اصلی از طریق حیاطی شرقی که در واقع بیشتر پارکینگ است تا حیاط، برقرار میشود. ورود به ساختمان پس از بالا رفتن از پلهها از طبقهی اول میسر میشود و پس از گذشتن از تعدادی فروشگاه و حرکت رو به غرب به دربی میرسیم که رو به حیاط غربی باز میشود؛ محل احداث این پروژه.
پس از بررسی زمینهی (بستر) پروژه، خواستههای کارفرما و تفکرات معماری شکل گرفته، پروژه میبایست در ساخت نمود و با جهان پیرامون گفتگو میکرد، ایدههای طراحی اینگونه خلاصه شد:
• تاکید بر تضاد حاصل از تقابل صنعت و طبیعت در منطقه و سعی در ایجاد الگو و نگاهی نو از دل همین تضاد برای طراحی فضاهای تجاری-خدماتی.
• طراحی فرم و جزئیات سازه در جهت ایجاد کیفیت فضایی جدید با حفظ مقبولیت و محبوبیت عمومی.
• معدود کردن مصالح مورد استفاده به سه بخش فلز، شیشه و چوب به منظور به حداقل رساندن تیمهای اجرایی مستقر در سایت و در نتیجه بالا بردن سرعت اجرا.
• استفاده از ویژگیهای مطلوب و نامطلوب اقلیمی منطقه برای شکلدهی و جهتدهی به فرمها.
• کمرنگ کردن مرز درون و بیرون و ارتباط قوی بین فضای نشیمن و رفتوآمد (حیاط) متاثر از معماری بومی منطقه.
• تاثیر بر حواس مخاطب با استفاده از تاکید بر صدای باران، تابش و عدم تابش نور.
• پررنگ کردن حضور مردم با استفاده از متریال شفاف و پلان باز.
• اثرات ارگانیسم زندهی سبز، بر شمای پروژه به مرور زمان.