خانهی در حیات ، مهندسین مشاور طرح و ساخت توده
موقعیت: ایران، اصفهان، خیابان علامه امینی شرقی، نبش بن بست 17(شهید سعید بارباز)
معمار مسئول: پریچهر محمدرضایی، حسن طرفه اصفهانی
تیم طراحی: مهندسین مشاور طرح و ساخت توده
مجری: مهندسین مشاور طرح و ساخت توده
کارفرما: آقای طاهری
نوع سازه: اسکلت فلزی و دیوار باربر
نوع تاسیسات: کولرآبی ، اسپلیت و شوفاژ
مساحت زمین: 300 مترمربع
مساحت زیربنا: 420 مترمربع
عکس: نگار صدیقی
اتمام پروژه: 1398
در روند ساخت و سازهای اخیر شهر اصفهان شاهد تخریب گستردهی خانههای قدیمی و جایگزینی آنها با آپارتمانها هستیم، در این بین بسیاری خانههای قابل بازسازی مشاهده میشود که بدون توجه به کیفیتها و نیاز استفادهکنندگان، تنها به جهت منافع اقتصادی تخریب میشوند. درحالیکه فرهنگسازی در حوزهی بازسازی میتواند به حفظ منابع کمک نموده و در یک رویکرد صحیح علاوه بر تامین نیازهای استفادهکنندگان به حفظ بناهای قدیمی منجر شود.
ساختمان مسکونی حاضر ساختمان 40سالهای است که در تقاطع خیابان اصلی و دسترسی محلی بنبست قرار گرفته است. مساحت زمین 300 مترمربع و سطح اشغال بنا 420 مترمربع است. سیستم سازهای این ساختمان ترکیب اسکلت فلزی و دیوار باربر میباشد. ساختمان که پیش از این، در دورهای بازسازی شده و یک طبقه به صورت غیراصولی به ساخت اولیهی آن اضافه شده بود متشکل از دو طبقه و یک زیرزمین کوچک بود که طبقهی زیرزمین انبار و دو طبقهی همکف و اول واحدهای مسکونی مستقل قرار داشتند و دسترسی به بام مسدود بود. در روند طراحی پروژه ابتدا به تحلیل بنای موجود و شناخت پتانسیلها و کمبودهای آن پرداختیم، بیشترین معضلات ساختمان قبل از بازسازی، نداشتن ایمنی کافی به لحاظ سازه که نیازمند اصلاحات و تقویت بود، نورگیری نامتناسب با جهتگیری ساختمان که به وجود فضاهای تاریک و بیکیفیت در بیشتر اوقات روز منجر شده بود، عدم وجود دسترسی ساکنین به بام، ابعاد غیر استاندارد دسترسی عمودی، فضاهای تعریف نشده که جای خود را به انبار وسایل داده بودند، و به طور کلی تعامل کم پروژه با سایت میتوان نام برد. بنا به درخواست کارفرما مبنی بر بزرگتر شدن فضاها و افزایش تعداد اتاقها هرچند کوچک، تصمیم بر اضافه کردن به فضای ساخت مبتنی بر ضوابط گرفتیم. برای این منظور ابتدا فضای ایوان در طبقهی همکف و بالکن در طبقهی اول را که به صورت فضاهای تیپیک دورهی ساخت ساختمان -فضاهایی حداقلی با کشیدگی شرقی غربی و کم عرض در جبههی جنوبی ساختمان و همجوار با فضای عمومی واحدها- که فاقد عملکرد و کیفیت مناسبی بودند را به فضای ساخت در بخش عمومی واحدها اضافه کردیم و با تمهیدات لازم جهت تقویت ایستایی، بخش شرقی ساخت را که مربوط به عرصهی خصوصی بود به سمت فضای حیاط گسترش دادیم. این گسترش فضا در طبقه همکف به افزایش تعداد اتاقها و در طبقهی اول به شکلگیری تراس مجاور با فضای خصوصی و در تعامل با کوچه منجر شد. به دنبال توسعهی جبههی شرقی ساختمان به سمت جنوب سایت، فضای زیرزمین را نیز که فاقد نور و تهویهی طبیعی بود و به انبار وسایل مستهلک تبدیل شده بود، بزرگتر کرده و با ایجاد باغچههای طبقاتی مشرف به فضای آن و باز کردن دسترسی مستقل به حیاط، تبدیل به یک فضای با هویت مستقل از واحدها (سوییت) و دارای نور و تهویهی مناسب کردیم.
حجم این ساختمان در پاسخ به موقعیت زمین، به صورت خطی و کشیده، همانند یک دیوار ضخیم شکل گرفته است تا سدی برای صدا و هرج و مرج کوچه مجاور باشد و نور و دید به داخل ساختمان را کنترل و محدود کند. در پوشش نما از استراتژی سادهای جهت چینش آجر استفاده شده که اینکار هم در جهت اقتصادمندی طرح و هم به دلیل وجود دیوارهای باربر در جدارههای خارجی بود که جهت تنوع در آجرچینی محدودکننده بود. طرح، نقش و بافت آجر که شکل دهندهی اصلی بدنه نماست، در فضای داخلی و بخصوص بدنهی راه پلهها که در مجاورت مستقیم کوچه و بدنه بیرونی است نیز با همان سادگی در چینش، نقش اصلی را ایفا میکند تا مخاطب را پس از مواجهه با بنا و به محض ورود به ساختمان تنها نگذارد و به آرامی او را به داخل دعوت کند.
از چوب به عنوان متریال دوم جهت همنشینی با آجر استفاده شد تا تعادل بین طبیعت و روح را که ساختمان بیانگرش است، به نفع طبیعت بهمزند و این امکان را به طبیعت بدهد که بر آن حادث شود و به صلح رسیدن بنا و طبیعت را تسریع بخشد.
جهت تعامل بیشتر ساختمان و استفاده کنندگان با شهر و مردم به دنبال افزایش سرانه فضای سبز بودیم از این رو با استفاده از ظرفیتهای موجود ساختمان، از جمله بام شمالی -که فضایی متروک و خارج از دسترس بود- با ایجاد امکانات و دسترسی، به یک فضای زیست پذیر که در ارتباط مستقیم با خیابان و کوچه بود تبدیل کردیم. و به یاد تک درخت قدیمی وسط حیاط که به واسطهی قد و قامت بلندش با رهگذران کوچه دیالوگ داشت و چند سالی بود که به اجبار به حیاتش پایان داده بودند و تنها تنی خشک با پیچکی سبز را به دور خود نگه داشته بود، باغچهای کوچک در قالب فلاورباکس در ارتفاع ایجاد کردیم تا دیالوگهای جدیدی را بین ساختمان و رهگذران برقرار کنیم و خاطره جمعی ساکنین بن بست را بازآفرینی کنیم. ایدهی اولیه در خلق این پروژه، تلاشی هر چند اندک برای بازگرداندن حیات کالبدی در حال زوال ساختمان به دور از هرگونه زیادهگویی بود. بر این مبنا آنچه گفته شد در تعامل با کارفرما شکل گرفت و به حیاتش ادامه داد. از این رو این پروژه برای ما خانهی در حیات ” Alive House” نام گرفت.