نوع مقاله : مقالۀ پژوهشی
نویسنده
- فهیمه زارع زاده
استادیار گروه هنر اسلامی، دانشکدة هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
باغ نظر (ماهنامه)
دوره 18، شماره 103
دی1400
صفحه 98-89
بیان مسئله: اصالت و اعتبار آثار معماری از دیدگاه حقوقی، مرمت و حفظ آثار تاریخی، هنری و نظریههای معماری قابل بررسی است. بحث و جدلهای متعدد در نشریات تخصصی و عمومی، مسئلة چگونگی احراز اصالت آثار معماری معاصر ایران را مطرح میکنند، اما نمیتوان در حوزة پژوهشهای علمی به روشنی از معیارهای احراز اصالت یا اعتبار نشانی یافت. بنابراین این سؤال اصلی مطرح میشود که معیارهای احراز اصالت و اعتبار آثار معماری معاصر چیست؟ از سوی دیگر موزة هنرهای معاصر تهران به عنوان یکی از مهمترین پروژههای معماری معاصر کشور که اصالت و حدود تأثیرپذیری آن از موزة خوآن میرو و آرشیو معماری باوهاوس مورد بحث بوده، به عنوان نمونة موردی پژوهش انتخاب شده تا بتوان به غنای گفتمان پیرامون اصالت آن به شیوهای علمی و با استفاده از معیارهای پیشنهادی کمک کرد.
هدف پژوهش: هدف پژوهش روشنساختن تفاوتها و تشابههای واژگان اصالت و اعتبار و پیشنهاد معیارهایی جهت سنجش آن در آثار معماری معاصر است.
روش پژوهش: این مقاله با استفاده از راهبردهای ترکیبی تفسیری-تاریخی و استدلال منطقی به رشتة تحریر درآمده و در این راستا از منابع کتابخانهای بهرهگیری شده است.
نتیجهگیری: طرح «اصیل» (Original) دارای ویژگیهایی بدیع است که پیشتر مشاهده نشدهاند. یک اثر معماری در صورت احراز 1-سرمشقگرفتن عناصر یا ایده، 2-ارائة خلاقیت و نوآوری در ترکیب، 3-پیوند و اثرگذاری بر زمینه و جامعه و 4-داشتن صراحت و صداقت میتواند «معتبر» (Authentic) تلقی شود. مقایسة نمونههای موردی از لحاظ جنبههای فرمی، سازمان فضایی و سیرکولاسیون و مصالح مورد استفاده، نشان داد که معمار موزة هنرهای معاصر تهران برای اولین بار عناصر فرمی شاخص طرح خود را ارائه نکرده است و بنابراین نمیتوان آن را از این حیث «اصیل» به حساب آورد؛ اما علیرغم شباهتهای ظاهری، میتوان چهار معیار دیگر را در طرح موزه مورد شناسایی قرار داد و آن را واجد دریافت صفت «معتبر» دانست.
Recognition of Several Iranian Painting Genres as Islamic Art through the Discourse of Dominant Power
نویسنده [English]
- Fahimeh Zarezadeh
Problem statement: Over the last 40 years, the Islamic Republic of Iran has always attempted to deepen the concept of “Islamic Art” in painting to exploit it for reinforcing its conceptual discourse. Hence, some painting genres have been categorized as Islamic art. Such genres may be remnants of previous centuries (Miniature, Illumination, Gol-o-Morgh, New Miniature and Qahvekhane’i paintings) or originate from sociopolitical events of the era with their idiosyncratic content and aesthetics. However, all of them have a similar representation in people’s minds.
Research objective: This study aims to identify articulated predications that convey Islamic meaning according to the regime’s discourse.
Research method: This study employed Laclau and Mouffe’s discourse analysis as well as qualitative content analysis to identify all discourse elements of stated genres.
Conclusion: The findings revealed that the genres of Iranian painting, traditional painting, revolutionary painting, and ‘holy defense’ painting respectively have the following predications: 1) revelatory, mystical, and epic; 2) moral, spiritual, and divine; 3) ideological, propagandistic, and justice-oriented; 4) idealistic, value-based, and resilience. The said predications are centered on the pivotal discourse of the dominant power, i.e., Shia Islam; therefore, all of them can be categorized as Islamic art. In different conceptual realms of historic–civil Islam, each of the said genres, theological–didactic Islam, ideological-sovereign Islam, and political-ideological Islam, has enriched other discourse predications and helped achieve different political goals.
بازشناسی گونههای از نقاشی ایران بهمثابه هنر اسلامی تحت گفتمان قدرت حاکم اصل مقاله 316.73 k
صاحب امتیاز: پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
مدیر مسئول: دکتر سید امیر منصوری
سردبیر: دکتر احمد پوراحمد
دوره انتشار: ماهنامه
شاپا چاپی: 1735-9635
شاپا الکترونیکی: 2251-7197