بازسازی آپارتمان مسکونی دو_چار | گروه معماری پایا پیرنگ
موقعیت: ایران، شیراز
معماران: سمانه متقی پیشه، اشکان قشقایی، پویا رنجبر
تیم طراحی: رسول فتح الهی، نیلوفر شمسی
مساحت: ۸۰ مترمربع
اجرا: رضا پاک
سال: ۱۳۹۹
عکس: سمانه متقی پیشه، اشکان قشقایی
در این پروژه انتخاب های زیادی نداشتند، حاصل ده سال کار را با مقادیری وام جمع کرده تا بتوانند بودجه خرید واحدی را در مجموعه آپارتمانی که دارای عمر بیست سال ساخت در منطقه ی شمال غربی شیراز و متعلق به ارتش بوده را فراهم آورند. آن ها آپارتمان های متعددی را در میان چند ده بلوکِ چهار تا شش طبقه بازدید کردند، بسیاری از آن ها فرسوده و خسته که ردِ سال ها زیستِ ساکنان بر در و دیوارشان نمایان بوده به طوری که با چسباندن کاغذ دیواری، رنگ آمیزی و همچنین تعویض شیرآلات و کابینت ها هم بروز و منسجم نشده بودند. راه حل های ارائه شده نیز نتوانسته بودند پلان های تاریخ مصرف گذشته، فضاهای کمنور، بالکن های رو به نورگیرهای خاک گرفته و کهنگی تلنبار شده را پنهان کنند.
آن ها به امید جانبخشی یکی از جعبه ها را خریداری کردند. در نهایت واحد شماره ۲۴ در طبقه ی ششم که دارای دیدی بهتر به نسبت واحدهای پایین بود انتخاب کردند، واحدی با دو اتاق با نور کم و کوچک، بالکنی رو به خستگی نورگیر و پرشده با کولر آبی بزرگ. همانطور که افزودند ابعاد حمام نیز کوچک و آشپزخانه بسته و نمور بود. طراحان می بایست برای نخستین بار منزل خودشان را بازسازی و طراحی می کردند. همسو با سبک زندگی غیرمعمول و کمی خلوت گزیده مان و همواره دچار و درگیر با معماری. آن ها خانه ای می خواستند که تنها برای استراحت و خواب و تماشای تلویزیون نباشد. از همان روزهای اول دانشکده معماری تا امروز، معماری، ترسیم، خواندن و ساختن، محدود به محل کار و آتلیه نبود. طراحان به اندازه ای دچار مسائل مذکور می شدند که به خانه سرریز می شد. از این رو قصد داشتند تا خانه مشترکشان را هم با این شیوه ی زندگی مطابقت دهند و سایر دل مشغولی ها را نیز مجال بیشتری دهند که در ادامه به برخی از آن ها اشاره خواهد شد. مطالعه میان کتابخانه ای شخصی، ساختن دست-ساخت ها و تمرین ها، ساززدن و ضبط خانگی موسیقی، پرورش گیاه و دیدن این همه فیلم ندیده. هنگامی که سودای این همه را می پروراندند، کرونا بساط گسترد و آتلیه، کتابخانه و سینما به اجبار به خانه منتقل شدند و ماهیت خانه هر چند برای مدتی، تغییر کرد.
همسوی پاندمی و محدودیت در بودجه جهت بازسازی، جعبه ی فرسوده هم قوانین خود را تحمیل می کرد؛ دیوارهای غیرقابل تغییر در مرز میان درون و بیرون و دودکش ها که هدیه ی واحدهای پایین بودند در میان جعبهی طراحان. با ای وجود طراحان راه حل هایی را برای مشکلات پیش رو داشتند. در طی این بازسازی تمامی دیوار، کمد، در، کابینت و کهنگی هایی که موجود بود، حذف شد. بستر تازه توان این را داشت که به دور از کلیشه های مرسوم یک آپارتمان، عرصه ی انعطافپذیری را برای زندگی فراهم آورد.
طراحان تمامی موارد اشاره شده را در دوران دورکاری، در حضور قاطع کرونا از درون یک واحد آپارتمان در طبقه ی ششم یکی از بلوک های شش طبقه ای که ارتش در شمال غرب شیراز بیست سال پیش ساخته شده بود، نوشتند، تا بر خلاف اورهان پاموک که می گفت معمار نشدم چون نمیخواستم آپارتمان طراحی کنم، بگویند که میدانند چرا به معماری دچار شدند، چون به قول همان پاموک: «مثل قهرمان های داستایوفسکی که از تخیلات خود برای چسبیدن به زندگی حتی در یأس آورترین شرایط استفاده می کنند، می دانند چگونه ساختمان های خود را به خانه تبدیل کنند، حتی در سخت ترین شرایط.»