دفتر مرکزی بیمه پاسارگاد ، مهندسین مشاور نقطه خط ایماژ
موقعیت: ایران، شیراز، خیابان فرهنگ شهر
معماران: علیاکبر شکور، پریا خیراندیش
طراحی و معماری داخلی: علیاکبر شکور، پریا خیراندیش، مهسا فرخی، حمید اسکندریان، نسیم قدم خیر
شهرساز: درنا خسروی
کارفرما: شرکت بیمهی پاسارگاد
مجری: مهندسین مشاور نقشاوند شهر راز
نورپردازی: مهندسین مشاور نقطه خط ایماژ
مهندس تاسیسات: مهران طاهری
مهندس سازه: محمد بنان
مساحت زمین: 920 مترمربع
مساحت زیربنا: 3970 مترمربع
عکس: آرش اختران
اتمام پروژه: 1400
چالش هنر برای هنر، هنرمند! یا مردم در معماری به دلیل وجود ذینفعانی که اقتصاد پروژه را راهبری میکنند، بسیار وزین است. هدایت کارفرما و خارج کردن ایشان از چهارچوب نظری که معمولا بر اساس پیشینهی ذهنی جماد یافته است، وقتی سختتر میشود که دستگاه کارفرما شامل بخشهای متعدد و صاحب رای میگردد. در این مقوله، معمار مبانی نظری خود را جهت جاری ساختن در طرح میبایست با ادلهی منطق، اقتصاد و کاربرد به مجلس قضا برده تا در این گردهمایی، نظرات گاهی متناقض، حقوق هنری خود و خواستهی کارفرما را در بستهی حجمی که معماری نام دارد، متمرکز گرداند.
پروژهی دفتر مرکزی بیمهی پاسارگاد، بیان تعاملات موفق گروه طراحی و دستگاههای نظارتی کارفرما در طول زمان و بستر مجوزهای شهرداری است. طراحی فاز دوم کل مجموعه و تصویب آن قبل از اجرا، سبب شد که بارها، لایههای خواستههای کارفرما، ایدهها، اقلیم، شهرسازی، انرژی، معماری، سازه و تاسیسات بر روی هم نقش ببندند تا کلیهی تصمیمها در ابتدای کار اخذ شود و تغییرات را محدود به مشکلات فنی احتمالی نماید. در خلال همین مباحثات، بسیاری از خواستهها در پروژه به هدفهای کلان و خردی بدل گردید که راهکار آن بر عهدهی تیم طراحی بود.
نیاز به گشایش حداکثری در نما برای بهرهبرداری از منظرهی کوه دراک، تامین حداکثر نور طبیعی و نمایش پویایی مجموعه، هدفی بود که بدان منظور، صفحات شفاف شیشههای سانانرژی در تقابل تابش جنوب غربی آفتاب شیراز گذاشته شد تا حرکت آسانسورهای پانوراما و کارمندان را پشت خود نمایان کند و الههی نور را از هر دو جبههی ممکن به داخل فضاها فراخواند تا هر آنجا که امکان این مهم نبود، سیستم به طور هوشمند به رفع نیاز اقدام کند.
با پیشبینی واقعی توسعهی ده سالهی شرکت در هرم ساختار پرسنل، کلیهی فضاهای مورد نیاز در پلتفرمهای وسیع در کنار پارتیشنهای ثابت و متحرک به گونهای ایجاد گردید که ضمن تامین نیازهای یک دهه، امکان تغییر فرم یا کاربری فضا در آینده نیز میسر باشد. با دستهبندی فضاها، تراکم نفرات و مراجعین آنها با افزایش طبقات و فاصله از ورودی هر طبقه کاسته میشود و فضاهای اداری که محدود به استفادهی خود پرسنل میباشند، در طبقات بالا و لایههای انتهایی طبقات جانمایی گردید. برای هر مجموعهی اداری، فضای نیمهباز سبز قرار داده شد و با مشارکت فضاهایی چون سالن جلسات، به بهرهبرداری بیشتر از فضا روی آورده شد. کاربریهای متفاوتی به یک فضا در ساعات مختلف داده شد تا ناهار خوردن، استراحت و انتظار ورود سالن اجتماعات در یک فضا قرار گیرد و سالن اجتماعات قابلیت تبدیل به دو کلاس درس متفاوت را پیدا کند.
در مجموع، ساختمان مرکزی بیمهی پاسارگاد، تجسم پاسخهای فنی و معمارانه و به دور از توهمات نظری ناهمگن به مسائلی چون بستر، قوانین، نیازهای کارفرما و بودجهی ساخت بود.